فقهای اسلام این کلمه را به معنای خاصی استعمال کرده اند، در حالی که در دوران معاصر این لفظ به معنای دیگری به کار رفته است. بنابر تعریف شیخ طوسی اقطاع عبارت است از اینکه امام به شخصی اجازه دهد تا یکی از معادن طبیعی را مورد بهره برداری قرار دهد. کار کردن در این گونه منابع سبب تملک یا اکتساب حق خاص خواهد بود.
از این تعریف در می یابیم که: بدون اجازه امام هیچ کس نمی تواند روی منابع طبیعی کار کند. طبیعی است که در این صورت امام اختیار دارد به طور مستقیم و یا با پیاده کردن طرح های اجتماعی و فردی و به تناسب امکانات تولیدی و در نظر گرفتن عدالت اجتماعی معادن طبیعی را مورد بهره برداری قرار دهد.
بنابراین، اقطاع یکی از روش های بهره برداری از مواد اولیه توسط افراد اجتماع است و هرگاه امام تشخیص دهد که اجرای آن ضروری است، آن را به مرحله اجرا در می آورد. در اقطاع، بهره برداری به مقدار امکانات محدود اشخاص است نه بیشتر و هرگز موجب تملک یک منبع طبیعی نمی گردد، بلکه تنها حق تقدم برای طرف قرارداد به وجود می آورد.
از آنجایی که منابع طبیعی به نحوی باید مورد استفاده قرار بگیرد، لذا امام می تواند حق خویش را در اختیار دیگری بگذارد. پس اگر امام زمینی را به طور اقطاعی در اختیار شخصی نهاد، او حق دارد روی زمین کار کند و دیگران نمی توانند مزاحم او شوند، مشروط به اینکه در شروع کار بیش از حد تأخير ننماید.
دیدگاهتان را بنویسید