عقل و وحی از دیدگاه ملا صدرا
عقل و وحی دو منبع مهم معرفتی انسان است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده است.
صدرالمتألهین فیلسوف نامدار مسلمانی است که در حكمت متعالیة خویش توجهی اساسی به این دو منبع معرفتی داشته است. این نوشتار نگاهی است گذرا به عقل و وحی و رابطة این دو از بعد هستی شناختی و معرفت شناختی.
در حکمت متعالیةصدرالمتألهین واژة عقل در دو معنا به کار میرود. یکی جوهر بسیط و مستقلی است که هم در ذات و هم در فعلش بی نیاز از ماده است و متعلق به عالمی مافوق عالم ماده و مثال است. و دیگری مرتبة عالیة نفس است که در مراحل رشد عقلانی به نام های عقل هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد به کار میرود. از منظر صدرالمتألهین تعقل که از ویژگی های منحصر به فرد انسان است، عبارت است از صعود نفس انسانی از این عالم به عالم مجردات و دریافت حقایق نوریه از عقل فعال. وحی ارتباط خاص و ویژه رسول خداوند است با عالم ملكوت ومافوق. ارتباطی که بواسطة آن نبی بر حقایق هستی آگاه میشود و بعد آن حقایق را به مردم انتقال میدهد. از منظر صدرالمتألهین نبی که واجد عقل قدسی یا قوۀ قدسیه است، در فرآیند دریافت وحی سیر صعودی طی کرده و با عالم عقول متحد میشود و در آنجا حقایق معقول را به نحو علم حضوری به دور از هر خطا و اشتباهی از عقل فعال یا فرشتة وحی، دریافت میكند و البته در مرتبهای بالاتر نبی میتواند به مقام ربوبی بار یابد و بدون هیچ واسطهای حتی فرشتة وحی، حقایق هستی را شهود كند.
در مرحلة بعد حقایق معقول یك سیر نزولی را طی میكنند، در این بار نبی در عالم مثال تجلی میکند و تمثل آن حقایق در علم مثال به وجود عینی و خارجی شأن توسط قوۀ خیال نبی درک میشود. پس از آن، قوای حس باطنی نبی نیز از این دریافت وحی متأثر شده و آن حضرت کلماتی را میبیند و آوایی را میشنود.
این کلمات و الفاظ بدون کمترین تحریف و یا اشتباهی، همان آیات نورانی قرآن است که کتاب خداست و اکنون در دست ماست و نبی در مرتبة اول حقیقت معقول آنها را شهود كرده بود. به اعتقاد صدرالمتألهین وحی، با لایه های بالاتر عقل که همان عقل قدسی است، اتحاد دارد و از آنجا که عقل و وحی دو حجت خدا بر زمین هستند و کتاب تدوین دقیقاً منطبق بر کتاب تکوین است، اساساً امکان تعارض و یا عدم هماهنگی بین آن دو کاملاً منتفی است. وحی یاور عقل است و عقل مؤید وحی. از همین روست که او هم خود در آثار فلسفی اش، از هر دو منبع شناخت بهره میگیرد و هم دیگران را به بهره گیری از معقول و منقول و پرواز با دو بال عقل و وحی فرا میخواند.
نگاهی بر آثار فلسفی او مؤید خوبی است بر ادعای هماهنگی این دو.
چرا که در اکثر موارد پس از اثبات مطلبی بواسطة استدلالات عقلی و براهین فلسفی، به آیات نورانی قرآن هم تمسک میکند و با استشهاد به آیات و روایات همان مطلب را به بیان دیگر ثابت میکند.و گاه دادههای وحیانی را حد وسط استدلال خویش قرار میدهد. او که در علوم منقول نیز، همچون علوم معقول، صاحب نظر است، و همچنانکه فیلسوفی نوآور است، مفسری بزرگ هم هست، در پرداختن به تفسیر علوم معقول را فراموش نکرده و در جای جای کتب تفسیری اش، حضور فلسفه و حکمت متعالیهاش را به بهترین نحو متجلی میسازد، لذا به ادنی مناسبت بحث را به قاعدۀ فلسفی میکشاند و با رعایت اصول تأویل، از معانی باطنی قرآن پرده برداشته و بار دیگر همنوایی و همراهی وحی و عقل را به نحوی زیبا به تصویر میکشد.
اپلیکیشن نینوایان، حامد امجدیان
دیدگاهتان را بنویسید