بدیهی ترین حق آدمی زنده ماندن است. حق حیات، به عنوان موهبت الهی، امری فطری و طبیعی و پایه اساسی مجموعه حقوق انسانی است که تعرض به آن امری ناپسند می باشد.
قرآن مجید برای جان افراد ارزش فراوان قائل است و قتل نفس را به منزله کشتار همه مردم و نجات جان افراد را به منزله نجات همگان می داند.(1) در این کتاب آسمانی، قتل نفس، غیر از مواردی که استثنائا برای حفظ سلامت جامعه بر اساس ضابطۂ حق مقرر شده، از نظر دنیوی موجد حق برای اولیاء دم، (۲) و از نظر اخروی، برای مرتکب غضب خداوندی و عذاب جهنم است.(۳)
حیات شرافتمندانه انسانی و منع تعرض به آن در موازین بین المللی متعدد پیش بینی شده است. بر اساس ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر: «هرکس حق زندگی … دارد» و به موجب بند ۱ ماده ۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: «حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان است. این حق باید به موجب قانون حمایت بشود. هیچ فردی را نمی توان خودسرانه (بدون مجوز از زندگی محروم کرد». در همین ارتباط، بند ۱ ماده ۲ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر مقرر می دارد : «حق حیات برای هرکس تحت حمایت قانون قرار دارد». بند الف ماده ۲ اعلاميه اسلامی حقوق بشر نیز اعلام می دارد: «زندگی موهبتی است الهی و حقی است که برای هر انسان تضمین شده است و بر همه افراد و جوامع و حکومت ها واجب است که از این حق حمایت نموده و در مقابل هر تجاوزی علیه آنان ایستادگی کنند …
حق حیات مستلزم ضمانت اجراهای مدنی و کیفری است که در نظام حقوقی کشور ما به تفصیل مورد تأکید قرار گرفته است.
علاوه بر ضمانت اجراهای مدنی و کیفری بازدارنده برای تضمین امنیت جان افراد، حق برخورداری از لوازم حیات همچون خوراک، پوشاک، بهداشت و آموزش مستلزم پاره ای حمایت های اجتماعی است که هم در نظام بین المللی به سازماندهی آن پرداخته شده و هم اینکه در قانون اساسی کشور ما تدابیر خاصی در این خصوص مقرر شده است
دیدگاهتان را بنویسید